sheida

ارسالها : | 5 |
عضويت : | 12 /5 /1393 |
|
داستان دختر سي دي فروش
پسری یه دختری رو خیلی دوستداشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفتو یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفتو ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی هاباز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کردتا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چونتمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!
امضای کاربر :
|
|
یکشنبه 12 مرداد 1393 - 23:07 |
|