حرفام واست همینه غمام بازم در کمینه
شبام مجلس زمینه رویاهام توش نمیشینه
وقتی سختی باشه سختی باشه
هر چی باشه هر کی باشه کم میاره
وقتی سختی باشه سختی جای تفریح باشه
جوونی میشه پیری آرزوت میشه سیری
پیری تو هیری ویری که دیدی
دیر میره زیر بار مشکلات و با یه کمر خم آره
خبر بد میقاپی تو کمر و بعد زیادی زیاد ندیدی دور تو پره دورت از جوونا
همونا که آتیش گرفتن از زخم زبونا
همونا که از زخم زبونا شده تیکه پاره دلشون
گلشونو شعر کردی و تقدیم کردی بهشون و
دل بهشتیت نوشت اون و
مثل خودت شاکین از زمونن به جرم جوونی که جوونن
وقتی کسی درکشون نکنه شکی نیست توی این مملکت نمونن
میم و نون گذشته از سختیها
میم ونون سر نداده هرگز به اون لختیا
میم و نون یعنی حصرت همه خوشبختیا
میم و نون آ آ آ میم و نون
منم که دور گلو طنابو بستم ولی یهو رو به سیاهی من درارو بستم
میم و نون منم که تا تباهی رفتم ولی برگشتم تا رو شنی تنهایی رفتم
غم غربت خندید هر روز به ریشم
ولی من هنوزم مثل صد روز پیشم
مبهوت خویشم میم و نون بیار دوباره من رو پیشم
هر نوع حرفو شنیدم من طعم درد و چشیدم من سرد و گرم و چشیدم
آرامش نمیدن که میگم چپیدم یه گوشه
از نزدیک ترین کس هام شنیدم کشیدم رسیدم به کوچه بذار تو سینم بجوشه
ضربات کلمات تا من شفت کنم با ماهی پس 40 تومن چه جوری چه طوری بیمه شن و امروز بچه ها
سیر بشن و همینه دزدا راست راست راه میرن و مردم وای میستن و به قاتل میدون کاج خیره شن
الله و اکبر از نیمه شب روزگاری که کاری کرد نصف زن ها بیوه شن
زیر پات ول شن تا نیمه شب چه طوری میتونم به این همه فکرها چیره شم
شب ها تنها تماما طعم کابوس و میچشم خوب منم دارم پیر میشم
میم و نون گذشته از سختیها
میم ونون سر نداده هرگز به اون لختیا
میم و نون یعنی حصرت همه خوشبختیا
میم و نون آ آ آ میم و نون
منم که دور گلو طنابو بستم ولی یهو رو به سیاهی من درارو بستم
میم و نون منم که تا تباهی رفتم ولی برگشتم تا رو شنی تنهایی رفتم
هر جا ار ما حرفه سر میگیرم پایین
اما حتی دیدم بعد میشینم با این
حرف ها باز با همین زمینم و میدوزم به آسمانمو
تو یه اسم میدونی ازم نه داستانمو
یه آدم خاص ضمن اینکه عادی
که یادمه باز غرقه زندگیه مادی
یه عالمه خاص ولی مثل اینکه جاش نیست
یه آدم خاص ولی مثل اینکه جاش نیست
پس جنگیدم با دروغ و خودنمایی من جنگیدم
واسه شهرت نکردم دردای زندگیمو رنگی تر
یه مردم که هردم رهسپار دردم
که هیچ وقت جلو کسی دست دراز نکردم
اینه اون زخم باز ، زمونه میگه بخت ماست
بدی و سختیا به سمت من روونه میشن تخت گاز
این حرف ابدیم پس با هیچ احدی من و رو ترازو نشین
تو فراز و نشیب روزگار که میخندن از شکستنت تو دشت بی سر
برو جلو پیروز شو که همه اونا اشک بریزن
اینکه بازنده دنیا اومدی از اجتماع توء
اینکه بازنده از دنیا بری اشتباه توء
میم و نون گذشته از سختیها
میم ونون سر نداده هرگز به اون لختیا
میم و نون یعنی حصرت همه خوشبختیا
میم و نون آ آ آ میم و نون
منم که دور گلو طنابو بستم ولی یهو رو به سیاهی من درارو بستم
میم و نون منم که تا تباهی رفتم ولی برگشتم تا روشنی تنهایی رفت