loading...
لیریکس فا(تکست98)،اولین و بزرگترین سایت متن موزیک در ایران،متن آهنگ های جدید،مرجع متن موزیک،تکست آهنگ
آخرین ارسال های انجمن
parsa بازدید : 2333 یکشنبه 09 تیر 1392 نظرات (0)

Turn The Page

on a long and lonesome highway east of omaha

you can listen to the engines, moanin out as one long song

you can think about the woman, or the girl you knew the night before

 

but your thoughts will soon be wandering the way they always do

when you're riding sixteen hours and there's nothing much to do

you don't feel much like ridin', you just wish the trip was through

 

but here I am, on the road again

here I am, up on the stage

here I go, playing the star again

there I go, turn the page

you walk into a restaraunt, strung out from the road

and you feel the eyes upon you, as you're shaking off the cold

you pretend it doesn't bother you, but you just want to explode

and most times you can hear 'em talk, other times you can't

all the same 'ole cliches: is that a woman oris that a man?

and you always seem outnumbered, you dare not make a stand, make your stand.

 

out there in the spotlight, your a million miles away

every ounce of energy, you try to give away

and the sweat pours from your body, like the music that you play

later in the evening, as you lie awake in bed

with the echos of the amplifiers, ringin' in your head

you smoke the days last cigarette, rememberin' what she said

 

ورق بزن 

طرفای شرقِ «اوماها»، میونِ یه بزرگراه دراز و گم و گور،

میتونی غرشِ موتورا رو گوش بدی، انگاری یه آهنگِ کشدارو خرناس میکشن

میتونی فکر کنی به زن یا دختری که جخ همین دیشب باهاش ریختی رو هم

ولی بازم مثِ همیشه فکرات سرگردونِ میشن

غیر از این هم توقعی نمیشه داشت، اون هم بعدِ شونزده ساعت روندن و فقط روندن

زیاد هم با رانندگی حال نمیکنی، فقط خداخدا میکنی قال ِ سفر کنده بشه

ولی من بازم اینجام، توی جاده

من این بالام، روی صحنه

میرم که ستارهی نمایش بشم

عاقبت میرم اونجا،

ورق بزن!

میری تو یه کافهی بین راهی ِ پرت،

حس میکنی یکی زل زده بهت، داری از سرما میلرزی

خودتو میزنی به اون راه، اما داری از غیظ میترکی

بیشتر ِ حرفاشونو میشنوی، گاهی هم نمیشنوی

همون لیچارای همیشگی: «میگی طرف زنه یا دختره؟»

بیشتر وقتها اونقدر داغون به نظر میآی؛ که طاقت خودت هم تاق میشه

خدا صبرت بده!

ولی من بازم اینجام، توی جاده

من این بالام، روی صحنه

میرم که ستارهی نمایش بشم

عاقبت میرم اونجا،

ورق بزن!

اونجا زیرِ نورافکن، دیگه هزار فرسخ دور شدی

میخوای خلاص شی از این ذرهذرهی قوّتی که مونده برات

عرق شُرّه میکنه از تنِت عینِ همین آهنگی که داری میشنوی

شب که رسید، وقتی توی تختات دراز کشیدی و بیداری هنوز

با صدای زنگِ یه عالمه بلندگو توی سرت،

آخرین سیگار ِ روزت رو دود میکنی و یادت میآد دختره بهت چیا گفت...


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
تکست 98 بزرگترین سایت تکست و متن آهنگ ها در تلاش هست تا بتواند به بازدیدکنندگان سایت بهترین تکست‌ها و بهترین مطالب را ارائه بدهد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1264
  • کل نظرات : 643
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 3512
  • آی پی امروز : 435
  • آی پی دیروز : 177
  • بازدید امروز : 2,746
  • باردید دیروز : 405
  • گوگل امروز : 14
  • گوگل دیروز : 26
  • بازدید هفته : 3,151
  • بازدید ماه : 4,762
  • بازدید سال : 58,038
  • بازدید کلی : 7,874,922