شهر - علی اوج

          amirazad 
            بازدید : 265
          سه شنبه 02 اردیبهشت 1393
           نظرات (0)
        

زندگی من یعنی لحظات گرم

ینی عشق به شمال ینی عشق به خدا

اگه حس کنم که دارم میمیرم

اصن ناراحت نمیشم چون که دارم میبینم

مردایی که دارن مسیرمو درست میرن درست میگم یه روز میشه که همشون درست میشن

خدایا تو میدونی حالم چقد بده و این قلب من شکسته دیگه باید بگم بسه

حس من رو در یاب

خدا دو تا بال بده به من واسه پرواز

اشکای منو ببین و پای حرفام بشین

ببین که چی میشن همه بنده هات تو یه روز

تغییر پشت تغیر و زنجیر پشت زنجیر و مردی پشت مردی

دستم شده درگیر

بگو بهم وصلی بگو بهم رذلی

اصن من رو دار بزن اصن بیا در گوشم بشین و تو داد بزن

من دیگه پاره شدم زیر زمونه

دوست زیر بود و زمونم کمونش

من یه شهر مردم یه شهر کهنم یه شهر پر از عقدم یه شهر گندم

شهری که هیچ کسی درکش نکرد

دروغ بقیه تو قلبش نرفت

من یه شهرم یه شهر پر از حرف یه شهر پر از غم یه شهر پر از شر

شهری که دیگه آروم نیس

فکر بارون نیس

اسیر قانون نیس

شد که نوشتن واسش خود مردم

دید رو خاکش خوردن هر گوه

دید تجاوز خیانت فقرو

دید عذاب رو میبارن از نو ساختنش سخته

شد یه مجرم یه هرزه

شهر من یه سکوته محضه

پر قصه های دروغ که

تو تاریک شباش همه منتظر صبحن

همه تو شکن

از آخرین سکوتش تا اولین بیانش

یه نقد ساخت ازم

حتی تو بدترین شرایط

که پر از عقدس

آدمای دور من همشون مردن

آدمای شهر من عاشقا رو کشتن

تو هم مثه من اسیر خاطراتی

زیر آسمون آبیش

تو لال شدی من نه

تو باد شدی من پرده

حرف بزن لعنتی رها شو مثه قبلا

حتی با یه آرزوی کمرنگ

رو تن این شهر یه نخ زده حسرت

به یاد همه اونایی که از صحنه رفتن

من هنوز منتظر قول خدا بعد مرگم

تو دل شهرم یه خونه بسازم با قلبم

میگذره عمرو یه تیکه ات زیر خاک

یه تیکه ات از اون بالا میده رو به زمین فـ*ک

یکی هست که همیشه یادش پیش ماس

یه حس خوب مثه آرامشی خاص

دیگه انتظاری نیس دیگه اسکناسی نیس

دیگه گرگ بودن واسمون هیچ افتخاری نیس

فقر و فرق اجتماعی نیس

تا اون روز من میمونم داغون تو شهر

دیگه آروم نیس